دروغ

نمایش با یک زوج به نام‌های آلیس و پل آغاز می‌شود. آلیس دچار تردید شده است زیرا شاهد صحنه‌ای بوده که نشان می‌دهد همسر بهترین دوستش، میشل، به او خیانت می‌کند. او با این پرسش مواجه می‌شود که آیا باید این موضوع را با دوستش در میان بگذارد یا خیر.
وقتی آلیس این موضوع را با همسرش، پل، مطرح می‌کند، او سعی می‌کند او را متقاعد کند که حقیقت همیشه بهترین راه نیست. پل معتقد است که برخی دروغ‌ها می‌توانند برای حفظ روابط و جلوگیری از رنج دیگران مفید باشند. گفت‌وگوی آن‌ها به بحثی عمیق درباره‌ی اخلاق، عشق و صداقت در روابط می‌انجامد.
در ادامه، وقتی میشل و همسرش، لورنس، به مهمانی شام می‌آیند، تنش‌ها بالا می‌گیرد و مخاطب درگیر یک بازی ذهنی پیچیده می‌شود. شخصیت‌ها مدام در حال پنهان‌کاری و فریب یکدیگر هستند و مشخص نیست چه کسی واقعاً راست می‌گوید و چه کسی دروغ می‌بافد